توضیحات
خلاصه کتاب تاریخ اندیشه سیاسی در غرب
بخشی از فایل:
آيا برای اطاعت انگیزه ای غیر از ترس وجود دارد؟ آيا دولت خوب است؟ يا اگر نباشد راحت تريم؟ آزادی چیست؟ داشته
باشیم خوب است يا نداشته باشیم؟ شهروندان چه حدی آزادی دارند؟ حاکم چه قدر؟ مساوات و آزادی و عدالت چیست؟
آيا ما به ازايی دارد؟ آسايش و خوشبختی و سعادت چیست و به چه می گويیم سعادت؟ اشتیاق و میل چیست؟
مردانی که در کتاب تحت عوان سقراط تا مارکس نوشتم، 8 نفر از ده رجل سیاسی هستند که به اين سوال ها به طور کامل
جواب داده اند، بحث و بررسی کرده اند، لذا است که در برخی کتاب ها نوشته اند خداوندان انديشه سیاسی، در فلسفه
اسلامی فارابی از جمله کسانی است که جواب داده است. به خاطر همین است که فارابی را معلم می دانند. حتی ملاصدرا
وارد تمام اين پرسش ها نشده است، حتی ابن سینا نشده است. ابن سینا از جايی که وارد فلسفه پیامبران می شود، بحث را
معلق گذاشته است، يا خواجه نصیر طوسی وارد شده است.
منطق: فلسفه گفتگو. منطق در يونانی از لوگوس به معنی فکر و عقل می آيد. ارسطو آن را به عنوان برهان و قیاس برهانی
استفاده کرده است. شاخه های ديگر فلسفه
کار فلسفه: يا فیلسوف در پی تحلیل مفاهیم انتزاعی و تحقیق در آن هاست يا در پی ساختن بنای مستحکمی در مورد وجود
است.
امروز هر دو کار به صورت تحلیل مسائل، تحلیل مسائل انتزاعی و ايجاد بنای مستحکم در روش ما مورد دقت قرار می
گیرد.
مثلا در حوزه فلسفه : عدل چیست؟ ثروت چیست؟ راه میانه چیست؟ تا می رسیم به جريانی که در ترم های پیش گفته شد.